“Book Descriptions: هونام پسر جوان ۲۶ ساله ایست که از بچگی همراه پدر معتادش زندگی کرده و چرخ زندگیشان را چرخانده است. حالا نامزدی به اسم نگار دارد که او را با کلک از پدرش خواستگاری کرده و چیزی جز آرزوی جور کردن پولی برای گرفتن عروسی و راضی کردن خانواده ی نگار در سر ندارد. ولی گذشته ی مبهم و عجیب هونام پا به پایش می آید. گذشتهای که مهمترین قسمتش حتی برای خودش هم گنگ مانده. هر چند که علاقه ای هم به فهمیدنش ندارد. شب ها… بعضی از شب ها… دختری به خواب های هونام می آید، دختری صمیمی که از زیر و بم هونام خبر دارد. و هونامی که کم کم می فهمد خواب نمی بیند. هونامی که کم کم…. مردی از گذشته می آید، برای جبران…. اما کلیدی می شود برای درهایی که باید بسته می ماندند. درهایی که باید…. بسته می ماندند! اینخودش بود یا آن؟ از یک جایی به بعد…. نمی دانست!” DRIVE