BookShared
  • MEMBER AREA    
  • قدم یازدهم

    (By سوسن طاقدیس)

    Book Cover Watermark PDF Icon Read Ebook
    ×
    Size 23 MB (23,082 KB)
    Format PDF
    Downloaded 612 times
    Last checked 10 Hour ago!
    Author سوسن طاقدیس
    “Book Descriptions: شیر کوچولو در یک قفس کوچک در یک باغ وحش به دنیا آمده بود. او دوست داشت که راه برود و بازی کند اما کل قفسش به اندازه‌ی ده قدم بود. اگر قدم یازدهم را برمی‌داشت، کله‌اش دنگی می‌خورد به میله‌های قفس و حسابی درد می‌گرفت. شیر کوچولو دیگر یاد گرفته بود که بیشتر از ده قدم برندارد. اما یک روز یک اتفاق عجیب افتاد. وقتی نگهبان باغ وحش در قفس شیر کوچولو را باز کرد که برایش غذا و آب بگذارد، یادش رفت که آن را ببندد. شیر کوچولو یواش از قفس بیرون رفت. ده قدم برداشت تا رسید به یک بوته‌ی گل یاس. پیش خودش فکر کرد اگر قدم یازدهم را بردارد، حتما سرش می‌خورد به جایی. به خاطر همین همانجا ایستاد و هیچ کاری نکرد. بعد خوابش گرفت و سرش را گذاشت زمین و خوابید.

    نگهبان که یادش افتاده بود در قفس را نبسته، داشت به همه خبر می‌داد که شیر کوچولو فرار کرده است. بعضی از مردم می‌ترسیدند، چون فکر می‌کردند که دیگر از ترس شیر هیچ‌جا نمی‌توانند بروند و بقیه با خودشان می‎گفتند چقدر خوب شد حالا شیر کوچولو می‌فهمد دنیا چقدر بزرگ‌تر و خوشگل‌تر از قفس کوچکش است...

    کتاب قدم یازدهم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
    قدم یازدهم داستانی زیبا درباره‌ی ترس‌های آدم و مقابله با آن‌ها و رها شدن از چنگ عادت‌ها است. این کتاب برای کودکان پیش از دبستان و کودکانی که سال‌های اول مدرسه را می‌گذرانند، جذاب و شنیدنی است.

    درباره‌ی سوسن طاقدیس
    سوسن طاقدیس در سال ۱۳۳۸ در شیراز به دنیا آمده است. فعالیت ادبی طاقدیس با انتشار داستان بابای من دزد بود در مجله‌ی کیهان بچه‌ها آغاز شده است و از آن زمان تا کنون قصه‌های زیادی مانند زرافه‌ی من آبی است، جوراب سوراخ و بزغاله‌های سبز را منتشر کرده است. او در کنار داستان نویسی به سرودن شعر هم می‌پردازد و اشعارش را در مجلات مختلف چاپ می‌کند. سوسن طاقدیس برای داستان شما یک دماغ زرد ندیدید؟ هم موفق به دریافت جایزه پروین اعتصامی شده است.

    جملاتی از کتاب قدم یازدهم
    یک روز صبح زود، یک شیر بزرگ بزرگ، یک بچه‌ی کوچک به دنیا آورد. کجا؟

    توی یک جنگل پر درخت؟ نه!

    توی یک غار بزرگ؟ نه!

    او بچه‌اش را توی یک قفس، در یک باغ وحش، توی یک شهر شلوغ به دنیا آورد.

    از اول قفس تا آخر آن فقط ده قدم بود. شیر کوچولو وقتی ده قدم می‌رفت سرش می‌خورد به میله‌های قفس و دنگ صدا می‌کرد و درد می‌گرفت. شیر کوچولو خیلی زود یاد گرفت که بعد از قدم دهم، دیگر جلو نرود. وقتی ده قدم می‌رفت، می‌نشست و دست صورتش را لیس می‌زد. یا اینکه دور خودش می‌چرخید تا دم خود را بگیرد. یا اینکه برمی‌گشت و ده قدم می‌رفت تا برسد به میله‌های آن طرف قفس...”

    Google Drive Logo DRIVE
    Book 1

    Really and Truly

    ★★★★★

    Émilie Rivard

    Book 1

    If Only I Had a Green Nose (Wemmicksville, #3)

    ★★★★★

    Max Lucado

    Book 1

    Big Panda & Tiny Dragon (Big Panda & Tiny Dragon, #1)

    ★★★★★

    James Norbury

    Book 1

    I Am Not a Chair!

    ★★★★★

    Ross Burach

    Book 1

    Marvin Wanted More!

    ★★★★★

    Joseph Theobald

    Book 1

    Little Owl Lost

    ★★★★★

    Chris Haughton

    Book 1

    I'm Bored

    ★★★★★

    Michael Ian Black

    Book 1

    When Sadness is at Your Door

    ★★★★★

    Eva Eland

    Book 1

    The Boy, the Mole, the Fox and the Horse

    ★★★★★

    Charlie Mackesy

    Book 1

    گاوخونی

    ★★★★★

    جعفر مدرس‌صادقی

    Book 1

    Anger is Like Armour

    ★★★★★

    Shona Innes

    Book 1

    مرگ

    ★★★★★

    Sadegh Hedayat

    Book 1

    The Journey (Big Panda & Tiny Dragon, #2)

    ★★★★★

    James Norbury

    Book 1

    آن‌ها

    ★★★★★

    فاضل نظری

    Book 1

    How to Heal a Broken Wing

    ★★★★★

    Bob Graham