“Book Descriptions: جنینِ جنزده! جانِ سبزت را به جنگلِ اجداد به اعصارِ فراموشِ زمین ببَر پلنگِ پلکت را بر قلههای آغازینِ جهان بِگمار
رقصِ یاختههای تنت را بر آوارِ کهکشانهای سوخته شیواساز دوام سرگشته را بِدَر بِدَم مهر گیاه را در مذابِ حیات بیرون بکش مرا از کمرگاهِ کودنِ میمون بیدار کن خوابهایِ ایمنِ بهشت را، اجدادت را از غارهای غارت و خون فرا بخوان
در زیر آسمانِ شبِ عریان پیکرهای بهیمیشان را فراهم آر بگو تا هر کدام با هیمهای از کوههای بهمنی سرازیر شوند پَرپَرِ ققنوسیِ قلبت را به آنان بسپار” DRIVE