“Book Descriptions: خانوادهی صدر عجیبند. رفتار آنها و کاراکترشان آن تکهی واقعبین ذهن آدم را - که همان تکهی بدبیناش است - به چالش میکشد و دربارهی حجم نفوذ شر در جهان پیرامونش به شک میاندازد. آنها خوباند و بر خوب بودن اصرار دارند. همانطور که اصرار دارند و برایش مدرک دارند که آقای صدر زنده است، جایی در لیبی، و روزی بر خواهد گشت. از این اصرار آنها، از این پافشاریشان بر امید و برای امید خوشم میآید. خوشم هم نیاید تحت تاثیر قرارم میدهد. بارها شده خواستهام صراحت و زمختی به خرج بدهم و بگویم چرا؟ به چی امید دارید؟ ولی هر بار که خانم خلیلی، خانم آقا موسی، با آن صدای خیلی متین آرام ازم میپرسد «خانواده خوبن؟» و هر بار در متنی یا یادداشتی که نوشتهام یکیشان با مداد و محتاطانه «بود»ها و «داشت»های مرا درباره امام موسی صدر به «هست» و «دارد» تغییر میدهد، کم میآورم. در برابر تراکم ایمان و فشار امیدواری آنها، کم میآورم. ایمان و امید از آن چیزهایی است که آدم در برابرشان کم میآورد. خلع سلاح میشود. مثل رویارویی با آدمی است که از مرگ نمیهراسد” DRIVE