“Book Descriptions: داستان کیلمِنیِ باغِ میوه دربارۀ مرد جوانی به نام اِریک مارشال است که برای تدریس به مدرسهای در جزیرۀ پِرنس اِدوارد میرود و با کیلمِنی، دختری که حرف نمیزند، اما همهچیز را میشنود، آشنا میشود. هنگامیکه اِریک قدم به باغ قدیمیِ کانرزها میگذارد، کیلمِنی را میبیند و صدای ویولن زدنش را میشنود. چند بار به دیدنش میرود و کمکم به او دل میبندد. وقتی پیشنهاد ازدواج میدهد، دخترک رد میکند؛ هرچند او هم دوستش دارد، اما بهرغم اعتراضات اِریک، که اصلاً اهمیتی ندارند، کیلمِنی گمان میکند که اگر باهم ازدواج کنند، او مانعی در زندگی این مرد جوان خواهد بود.” DRIVE