“Book Descriptions: نویسنده هدف از نگارش این اثر را ارائهی تابلویی از طبقههای اجتماعی، نیروها و درگیریهای سیاسی در دوران پس از انقلاب و ارائه تصویری از ماهیت حکومت در سالهای ۱۳۶۰ الی ۱۳۷۶ عنوان کرده است. حسین بشیریه نیروهای اجتماعی را در هر جامعهای به این شکل فهرست میکند که شامل طبقات اجتماعی به معنای دقیق این واژه، و نیز طیفی از افراد و گروهها هستند که اساسا طبقاتی نیستند، اما ممکن است به نمایندگی از طبقات اجتماعی فعالیت کنند و ایدئولوژی طبقاتی نشان دهند. به عقیده نگارنده، شماری از شکافهای تاریخی و ساختاری در جامعه ایران منجر به پیدایش ساختار بسیار پیچیدهای از نیروهای سیاسی-اجتماعی شده است. شکاف بین سنت و مدرنیته در همه مظاهر آن، تأثیر اسلام در ایران، به ویژه فلسفه سیاسی تشیع، و اختلافات قومی ناشی از وجود اقوام متعدد از جمله مهمترین این پیچیدگی هاست. حسین بشیریه در دیباچهای بر جامعهشناسی سیاسی ایران استدلال میکند که ابتکارات مدرنیزاسیون رژیم پهلوی در هیبت انقلاب سفید، از یک سو با افزایش شهرنشینی، توسعه رسانههای جمعی و به ویژه سواد و آموزش و همچنین صنعتی شدن، راه را برای افزایش آگاهی سیاسی و سیاسی شدن قسمتهایی از جامعه هموار کرد، اما تقاضاهای فزاینده آنها برای ایجاد فضای مشارکت سیاسی را نادیده گرفت و این دوگانگی، بستری را برای ناخشنودی این طبقات و اضمحلال حکومت پهلوی آماده کرد. از نکات قابل توجه کتاب این است که حسین بشیریه در بررسی وقایع، شناخت کاملی از وضعیت داخلی کشور داشته و نیروهای درون جامعه را به طور کامل مورد بررسی قرار داده است.” DRIVE